گفتوگو با قاسم حسنی مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان کار در رادیو پادیو:
من نمیخواهم نشان دادن چهره بچهها را تایید کنم. بچهها در هر دوره سنی هیجانات مختلفی دارند، دورهای ممکن است ذوق کنند یا پشیمان شوند. با کلیت موضوع و نشان دادن چهره بچهها من موافق نیستم، حتی اگر آن لحظه خود کودک هم راضی باشد، جامعه بزرگسالان باید بداند که آن بچه در دورههای مختلف زندگی با شرایط مختلف مواجه میشود و ممکن است در آینده نظر او تغییر کند و ما مسئولیم که مسئولانه راجع به نشان دادن چهره بچهها چه در تصاویر، کلیپها یا برنامههای تلویزیونی امانتدارانه رفتار کنیم. ارتباط دادن خودکشی رضا با اتفاق ده سال پیش اتفاقی غلط است. چهره رضا الان عوض شده بود، حتی اگر اذیت هم میشد، قدر مسلم آنقدر نبود که بخواهد خودکشی کند. با شرایطی که رضا داشت و پدر و مادر گرفتار او و ناامیدی پیش رو و جامعهای که بسیاری از تحصیل کردگان، کارگران، بسیاری از پدران دچار افسردگی هستند و امید به زندگی به حداقل رسیده است، چه باید کرد. وقتی جامعه با بن بست و انحطاط، نابرابری اجتماعی و فقر روبروست، چگونه میتوان این گستره از ظلم، نابرابری، فقر و انسداد اجتماعی را رها کنیم و برویم سراغ اینکه این بچه ممکن است در اثر نشان دادن چهرهاش دست به خودکشی زده باشد. ریشه را در ساز و کار اجتماعی امروزمان باید ببینیم. خود ما مطمئن نیستیم این نان و پنیری که امروز میخوریم را شش ماه دیگر هم به واسطه هجوم تورم و بیکاری بتوانیم بخوریم. همه ما در ناخودآگاهمان سایه یاس و ناامیدی و افسردگی وجود دارد. چه رسد به نوجوانی که به آگاهی رسیده، نوجوانی که فرصت داشته به اطرافش نگاه کند. در بحث خودکشی نوجوانان واقعا خاک بر سر ماست که این موضوع بین نوجوانان در حال اپیدمی شدن است.
دیدگاه خود را بنویسید